باران غم درساحل نگاهم

چکیده خاطرات از یک دلشکسته وتنها

باران غم درساحل نگاهم

چکیده خاطرات از یک دلشکسته وتنها

بد رقم عصبانی



اهای دیوانه شدم از دست تک زنگ ات بان دیگه چه کنم با تو

صدای پای باد



مهربان یاد تو بر شعر من جان می دهد
درد من را چشم تو یک باره درمان می دهد

عشق من با هر حضور تو بهاری می شود
در رگم خون امیدی تازه جاری می شود

ای صدای تو ترنمهای باران بهار!
بر کویر سینه ام باران مهرت را ببار

ای نگاه تو خروشان تر ز دریای دلم!
خیره شو در من که بگریزد هراس باطلم