چکیده خاطرات از یک دلشکسته وتنها
چکیده خاطرات از یک دلشکسته وتنها
امشب کنار لاش خودت ساعتی بمان
یک تا رفیق خوب نداری در این جهان
امشب برای روح خودت یک دعا بکن
بالای لاش گندۀ خود آیتی بخوان
نی - نی برای لاش تو آیت مجاز نیست
تُف کن بر این جنازۀ بی نام و بی نشان
دنیا پُر از سیاست و سکس و شراب شد
بابا تو را خو کشت غم مفلسی و نان
فرقی میان آدم و سگ های کوچه نیست
پر کن دهان مسخره ات را از استخوان
حالا بخوان جنازۀ این لاش گنده را
لعنت بر هر چه آدم نامرد و ناجوان
رهگذر تنها
یکشنبه 28 دیماه سال 1393 ساعت 03:02 ب.ظ