باران غم درساحل نگاهم

چکیده خاطرات از یک دلشکسته وتنها

باران غم درساحل نگاهم

چکیده خاطرات از یک دلشکسته وتنها

خواطرات گمشده




امشب ازآن شب های است که


دلم هوای آغوشت را کرده


افسوس که جز پاهای بغل کرده ام

مهمان دیگری ندارم!............




امروز هم احساس تنهایی میکنم

تنهای تنها در سرزمینی نا آشنا...

میان حقایقی که از آن گریزانم!

در این هنگام بدنبال کسی میگردم تا حرف دلم را برایش بازگو کنم

اما وقتی که از همه چیزو همه کس نا امید میشوم

به خلوت ترین مکان پناه می برم وبه دور از چشم دیگران اشک می ریزم

اشک هایی که بیان کننده ی دردهای درونی ام هستند!

وتنها یاد خداوند ست که تجلی بخش دنیای تنهایی و بی کسیم می شود

پس به امید او زندگی می کنم چون به این باور رسیده ام که...

این نیز بگذرد!!




نظرات 1 + ارسال نظر
مریم سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1391 ساعت 07:51 ب.ظ http://www.ghalbeshisheei.blogfa.com

salam didi oomaaadaaam???
toam vebe ghashangi dariiiiiiiiiiiiiiiiii

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد